۱۰ حقیقت درباره بازاریابی محتوایی که باید بدانید.
یکی از همین روزا بود که کامپیوترم از کار افتاد.
فکر می کنید به یکی از پشتیانی های فنی تماس گرفتم تا کمکم کنند چطوری مراحل عیب یابی خودکار سیستم عاملو پیش ببرم؟! با خودم گفتم شاید بهتر باشه یک بار کامپیوترو روشن و خاموش کنم. سه دقیقه بعد صفحه ای که هنگ کرده بود جای خودشو به یه لپتاپی که کار میکنه داد!
مشکل حل شد.
بعد میخواستم به اینترنت وصل بشم که با پیام “Website can’t be found…please check your network diagnostics” مواجه شدم. من راه حلو میدونستم! مودم وایرلسو باید ریستارت میکردم.
این داستان ها درباره دستگاه های ماشینی مختلفی قیقت داره.
بیشترین این دستگاه ها با خاموش روشن کردن درست میشن.
این هام یک سری حقایق درباره بازاریابی محتوایی هستن.
۱. محتوای بیشتر حتما بهتر نیست
یک محتوای با کیفیت بهتر از یک مشت محتوای چرنده! (ببخشید اگه بی ادب شدم!)
درست کردن پست های بلاگی (همون محتوای سایت) برای وبسایت با یک داستان عالی به عنوان معرفی هم وقت گیره و هم خلاقیت میخواد. تحقیق کردن و کنار هم قرار دادن محتوای زیاد کار چند دقیقه ای نیست.
پست کردن ویدیو های سطحی لایو در اینستاگرام ممکنه سرگرم کننده باشه ولی به این معنی نیست که نیاز های یک محتوای باکیفیت رو برطرف میکنه.
۲- محتوای جدید، بهترین محتوا نیست.
محتوای گزارش های خبری از اخبار جدید در کار شما خیلی عالیه. ولی عمر محدودی داره. اخبار تازه امروز، اخبار قدیمی فرداست. نهایتا یکی دو بار احتمالا به اشتراک گذاشته میشه.
یه محتوایی هست به نام محتوای همیشه سبز*. محتوای همیشه سبز برای ماه ها و سال ها قابل به اشتراک گذاریه. میدونین که اشتراک گذاری چقدر مهمه؟ نکته اصلی درباره محتوای همیشه سبز اینه که توی دسته بندی محتوای “جدید” قرار نمی گیرن. معمولا به عنوان آرشیوی یا قدیمی دیده میشن.
پس حواستون به افرادی که همیشه خواهان محتوای جدید هستن پرت نشه.
استراتژی ساخت محتوای همیشه سبز خیلی قدرتمنده. به شما کمک میکنه تا بانک محتوایی داشته باشید که دائما در حال اشتراک گذاریه. همچنین به شما کمک میکنه تا افراد دیگه ای از این محتوا در بلاگ هاشون استفاده کنن و به شما لینک بدن که نتیجه اون بهبود جستجوی ارگانیک شما خواهد بود.
این نکته خیلی ارزشمندیه و خیلی از بازاریابان شبکه های اجتماعی بهش فکر نمیکنن.
۳- بازاریابی محتوایی یک دارایی ست.
حقیقت اینه که باور ها در حال رشد و تغییره. جهان دیگه مسطح نیست.
تبلیغات سنتی به این شکل بود که روزنامه ها برای روز بعد در حال پر کردن ستون ها هستند. تبلیغات تلویزیونی برای یک هفته پخش میشن و دیگه اونا رو نمیبینید. اینا فقط هزینه ست.
امروزه یک پست در بلاگ منتشر میشه و بعد در google ایندکس میشه و تا وقتی که کسی برق وب رو قطع نکنه(!) قابل پیدا شدنه. تبلیغات تلویزیونی توی آپارات (یا یوتیوب) آپلود میشن و اگه ارزششو داشته باشه توی موتور های جستجو قابل پیدا شدنه.
با محتواتون مثل یک دارایی ارزشمند رفتار کنید. این یک ذهنیت متفاوته.
۴- محتوا شما رو توضیح میده
بازاریابی اینترنتی یک تجربه تنهاست.
شما پشت لپتاپ میشینید، محتوانو میسازید و دکمه انتشارو فشار فشار میدین. در یک کشور خیلی دور با ۲۰۰۰۰ کیلومتر فاصله یک نفر اونو میخونه. اونا هیچوقت شما رو ندیدن اما شما به واسطه محتواتون شناخته میشین و شما رو قضاوت میکنن.
دلهره آوره… ولی نذارین برای شروع مانع راه شما بشه.
۵- محتوا برای تاثیر گذاری باید حرکت کنه.
بسازیدش و اونا خودشون میان واقعی نیست. فقط امیدواریه.
در فضای وب شلوغ امروزی محتوا نیاز به هُل داره. باید پخش بشه و همه جا گفته شه. سیستم پخش کنندتونو رشد بدین، به دستش بیارین یا پول پرداخت کنین تا حرکت کنه.
رقابت جهانی شدید و گسترده ست. شما توی یک دهکده کوچک رقابت نمی کنید، بلکه در جهانی پر از داده و اطلاعات و سر و صدا در حال رقابت هستین.
بازاریابی محتواییی یک نبرد ادامه دار در چشم هاست. پس بترکونین، ترویج بدین و هل بدین.
۶- محتوا باید مالتی مدیا (چند رسانه ای) باشد.
شرایط یادگیری و انواع ارائه محتوا خیلی زیاده. برای همه نمیشه یک نسخه پیچید. بعضی افراد دوست دارن ببینن و بقیه ممکنه گوش دادن به یه پادکستو ترجیح بدن.
خیلی ها دوست دارن بخونن. من توی این دسته قرار میگیرم. به عنوان یک خواننده پر سرعت من میتونم یک پست لاگ رو توی ۲-۳ دقیقه بخونم که همین پست ویدیویی یا صوتی ممکنه ۱۵ تا ۲۰ دقیقه از من وقت بگیره.
خیلی ها رفت و آمد میکنن. من نمیکنم!
گوش دادن به یک پادکست صوتی ۲۰ دقیقه ای موقع رانندگی عالیه یا حتی در باشگاه. دوست من توی باشگاه به این ترک های صوتی یا ویدیویی گوش میده و یاد میگیره!
پس رسانه محتواتون رو قاطی کنین!
۷- ساخت محتوا شما رو تغییر میده
ساخت مداوم محتوا زندگی سازندشونو تغییر میده. عادت نشستن، مطالعه، تحقیق، ساخت و انتشار (اشتراک چیزی که ایجاد کردین) در طول سال ها شما رو تغییر میده.
شما یاد میگیرین چطوری آمار و نظراتو وارد کارتون کنین و موضوعات جذاب درست کنین. یادگیری از شما خسته میشه!
دهه ها مقاومت و تمرکز برای ساختن برای بزرگی و احترام لازم دارین.
۸- محتوا باید درباره مشتری باشد.
حرف زدن درباره خودتان سریعترین راه برای از دست دادن دوستانتان است.
مشتری های بالقوه به برند شما اهمیتی نمی دهند و این براشون مهمه که برند شما چه کاری “برای اونها” میتونه انجام بده. احتمالا میتونه حل یه مشکل، موفق کردن اونها یا کاری کنید که خوب به نظر برسن.
به قول معروف پاتونو توی کفش مشتری کنین و دنیا رو از چشم اون ها ببینید و متوجه ترس ها و سوالاتشون بشید و بهشون پاسخ و آمار بدین. همه چیز درباره اون هاست، نه شما.
۹- محتوا باید هدف های زیادیو پوشش بده
محتوا انتظارات و وظایف زیادی داره. یکی از اونا جلب توجهه. اگه خوش شانس باشین محتواتون ویروسی میشه.
محتوا باید آگاهی برند ایجاد کنه. انتشار تصاویر و gif های سرگرم کننده در شبکه های اجتماعی خیلی خوب این کارو انجام میدن. محتوا همچنین باید اعتبار و اعتماد ایجاد کنه. پست های بلاگ و ویدیو ها در این دسته قرار میگیرن.
محتوا همچنین باید توجه و اعتماد رو به راهبری و فروش تبدیل کنه. کتاب های الکترونیکی، صفحات فرود، فرم های طولانی با دکمه های دعوت به اقدام (Call to Action).
بازاریابی محتوا یعنی ۷۵% آموزش و ۲۵% فروش.
۱۰- بازاریابی محتوایی نیازمند مداومت است.
همه ما حل سریع و برد میخوایم. بالاخره انسانه ولی با دید کوتاه.
بازاریابی محتوایی موفق نیازمند تفکر بلند مدته. سر وزن موندن و تمرین نیازمند مداومت است. ساخت یک برند بزرگ مثل یک سفره.
پس به راه ادامه بدین چون هیچ راه دیگه ای نیست.
درباره مصطفی روشنی
عاشق ارتباطات جدیدم و از اینکه شما هم داستانتونو با من به اشتراک بذارید خوشحال میشم.
نوشته های بیشتر از مصطفی روشنی
دیدگاهتان را بنویسید