بررسی در معامله ها؛ چطور دچار اشتباه در معامله نشویم؟
مبارزه معامله گران در میدان معامله
علاوه بر این که برای انجام معامله های خود برنامه معینی دارید،
فرایندی صحیح را به بررسی و بازبینی معاملات خود تعلق دهید.
مستقیم به سمت شیوه کار میرویم:
۱. مدیریت داده ها و تاریخچه معامله
سرویس های آماده به کار برای بررسی معامله
- TraderVue: ماهانه از ۳۰ تا ۵۰ دلار
- EdgeWonk: سالانه ۱۷۰ دلار (از بعضی صرافی ها بازار ارمزارزها پشتیبانی میکند)
- TraderSync: ماهانه ۳۰ تا ۸۰ دلار
- Trademetria: ماهانه ۲۰ تا ۳۰ دلار (از بعضی صرافی ها بازار رمزارزها پشتیبانی میکند)
ابداع راهکار ویژه برای خود
۲. مرور و بررسی و نظاره کلی
- فاکتور سود: فاکتور سود، نسبت ریسک به پاداشِ حقیقی شماست. به عبارت دیگر، نسبت جمع کل سود به جمع کل زیان (شامل کارمزد) است. مثلا، چنانچه فاکتور سود در معامله عدد ۲ باشد، یعنی کل سود ۲ برابرِ کل زیان است. برای فهم بهتر فاکتور سود، این را در نظر داشته باشید که فاکتور سود در حقیقت توقع شما از یک معامله است. به طور مثال، چنانچه فاکتور سود یک معامله را ۴ در نظر بگیرید، شما توقع دارید با سرمایه گذاریِ ۲ دلار، سود ۴ دلاری دریافت کنید.
- نسبت شارپ: نسبت شارپ به راستی نسبت بازده به ریسک است و یک سرمایه گذار با بکارگیری از این شاخص میتواند متوجه شود که سود یک معامله نسبت به ریسک آن باید چقدر باشد. به زبانی راحتتر، هرچقدر نسبت شارپ یک معامله بالاتر باشد، استراتژی بکار گرفته شده در این معامله مطلوبتر بوده و با ریسک کمی رو به رو خواهیم بود. تصور کنید میتوان راهبردی با بازده ۴% در سال و نسبت شارپ بالای ۲ داشته باشید. با این وضعیت بازده های بالاتری را هم میتوان کسب کرد، چرا که نسبت شارپ به ما میگوید برای رسیدن به بازده بیشتر ریسک اندکی کافی است. منتها اکنون استراتژی با بازده ۱۰۰% با نسبت شارپ کمتر از ۱ را در نظر بگیرید. بر اساس نسبت شارپ، استراتژی در نظر گرفته شده خوب نیست، چراکه برای رسیدن به همچین بازدهی حتما باید ریسک بیشتری کنید. برای رمزارزها، محاسبه نسبت شارپ سخت تر است. به این منظور میتوانید از ابزارهای آماده ای نظیر مساری بهره ببرید. در این وب سایت مشاهده نسبت شارپ رمزارزها در مدت زمانی حداقل ۳۰ روزه ممکن است.
- منحنی سرمایه: منحنی سرمایه (Equity Curve) در واقع نمودار رشد سرمایه معامله را نمایش میدهد، به طور مثال اچنانچه یک هفته پیش سرمایه معامله شما ۱۰۰ دلار بوده است و این هفته ۲۰۰ دلار، این داده ها را میتوان روی نمودار رسم کرد. این پارامتر گنگ نیست هد.و هر فردی بدون داشتن اطلاعات کافی و ویژه ای قادر است بازبینی کند که در معامله ها قوی عمل کرده است یا ضعیف.
توضیح کامل هرکدام از مفاهیم بالا در این مقاله امکان پذیر نیست؛ اما با کمی جستجو و تحقیقات
بیشتر در سطح اینترنت میتوانید به فهم و درک درستی از هر یک برسید. از این رو، به خوبی درباره
هرکدام از این مفاهیم تحقیق کنید تا در محاسبه روی آنها تسلط داشته باشید.
بعضی ها امکان دارد بگویند نسبت سود و ریسک سورتینو (Sortino Ratio) در تخمین و برآورد کارکرد استراتژی های معامله ها کوتاه مدت، بهتر پاسخ میدهد یا فاکتور دیگری برای برآورد استراتژی مناسب تر است. باید گفت بله درست است؛ ما شاخص های متفاوتی برای بازبینی عملکرد داریم منتها اغلب قریب به اتفاق پلتفرم ها ۳ ملاک فاکتور سود، نسبت شارپ و منحنی سرمایه را به عنوان پارامترهای اصلی در نظر گرفته اند.
- سبک معاملاتی
- روند بلند مدت
- افزودن راهبردهای بیشتر
- فاکتور سود
شیوه معاملاتی
روند بلند مدت
اضافه کردن راهبردهای بیشتر
چنانچه تنها با یک شیوه مانند نوسانات کوتاه یا معاملات جفتی، معامله میکنید، در صورت هماهنگ نبودن جو حاکم بر بازار با نمونه معاملاتی شما، باید منتظر نشسته و نظاره گر اُفت های بلند مدت بازار باشید.
چنانچه میلی به پیچیده کردن کار خود ندارید و قادرید روند نزولی را تحمل کنید، بر این اساس خوب است صبور باشید تا این وضعیت سپری شود.
اگرچه بسیاری از معامله گران هم هستند که راهبردهای مختلف را به منظور خروج از سیر نزولی انتخاب میکنند.
به طور مثال، چناچه با استراتژی سرمایه گذاری در جهت بازار (Momentum Strategy) معاملات خود را انجام میدهید، میتوانید راهبرد بازگشت به میانگین را هم همچون کامل کننده آن اضافه کنید، زیرا هنگامی که استراتژی اول از شکل مطلوب خود خارج میشود،نمونه های بازگشت به میانگین میتوانند سودآور باشند.
چنانچه روی درآمد حاصل از معامله برای گذران زندگی تان حساب کرده اید، باید از چند راهبرد بهره بگیرید؛ منتها چنانچه این مسئله برای شما مصداقی ندارد اجباری به انجام دادن آن نیست.
به این مسئله فکر کنید که چه مدت زمانی برای دگرگونی و تکمیل راهبرد معاملاتی خود صرف کرده اید و حالا هم میخواهید یک راهبرد جدید را که در اختلاف با برنامه های قبلی شما است به کار بگیرید و در ضمن استراتژی قبلی خود را هم بهینه کنید. معلوم است که چنین امری شایسته وقت و حوصله بسیاری بوده و برای اشخاص مبتدی و افرادی که معاملات را به طور همیشگی دنبال نمیکنند مناسب نیست.
فاکتور سود
«چنانچه به میزان کافی با داده ها کلنجار بروید، در آخر آنها همه چیز را خواهند گفت.»
نسبت شارپ
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) فرمولی ریاضی است که ویلیام اف. شارپ، یکی از ابداع کنندگان مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM)، آن را طرح کرد.
کاربرد نسبت شارپ برای ارزیابی سرمایه گذاری ها یا مقایسه استراتژی های اتخاذ شده با یکدیگر است. بیشتر اوقات یک راهبرد با بازده کم میتواند «بهینه»تر از راهبردی با بازده بالا باشد، ، چراکه به ازای هر واحد ریسک، بازده بیشتری دریافت میکنید. بر اساس قواعد مرسوم علم اقتصاد، بهتر است از یک راهبرد با بازده کم و نسبت شارپ بالا در قیاس با یک استراتژی با بازده بالا و نسبت شارپ پایین استفاده شود.
برای دید بهتر به استراتژی های خود و اقدامات و هزینه هایی که کرده اید، خود را در نقش یک ثروتمند و سرمایهگذار درصندوق های پوشش ریسک تصور کنید که بهدنبال وضعیتی مناسب برای سرمایه گذاری است.
تصور کنید در برابر شما ۲ صندوق پوشش ریسک برای انتخاب قرار دارد. یکی دارای استراتژی های خاص و ویژه ای بوده و در ضمن مدیری معروف هم سکان دار هدایت این مجموع است و دیگری صندوقی با استراتژی مشخص، تاریخچه ای واضح در زمینه ریسک، سود و بازده است که البته ویژگی ویژه و برجسته ای هم ندارد.
اکون تصور کنید با انتخاب صندوق اولی که شامل خصوصیت های ویژه ای مثل اجرای معاملات به شکل دستی، تحقیق و پژوهش و اجرای اصول روان شناختی است؛ شما مجبور به پرداخت هزینه های بالایی خواهید شد و درآخر هم یک نسبت شارپی ۰/۸ حاصل کارتان خواهد بود. از طرف دیگر، یک شاخص سهام فرضی را که هیچ ویژگی خاصی ندارد و نسبت شارپ ۱ را به شما عرضه کند فرض کنید. در این بین این سوال مطرح میشود که چه علت منطقی وجود دارد که شما بهخاطر ویژگی های ویژه و نسبت شارپ پایین، زیر بار چنین هزینه های سنگینی بروید؟
پس منطقی است که پول خود را در یک صندوق مبتنی بر شاخص قرار دهید یا اینکه به دنبال یافتن استراتژی های مناسب تری باشید. هنگامی که از چنین جایگاهی به راهبردهای معامله خود نگاه کنید و وضعیت گوناگون را با یکدیگر مقایسه کنید، از آن دید محدود که فقط متمرکز بر بالا رفتن منحنی سرمایه است، خارج شده و میتوانید جزئیات و نکات بهتری را بر اساس داده ها به دست آورید.
۳. بررسی یک معامله مشخص
- این ملاک در کدام برنامه قرار گرفته است؟
- اهداف اولیه این معامله چه بودند؟
- در زمان معامله زمینه و وضعیت بازار چگونه بود؟
- آیا از قوانین ورود و خروج پیروی کردهام؟
- آیا باید این معامله را انجام میدادم؟
- آیا چیزی را از قلم انداختم؟ آیا علائم هشداری وجود داشت که باید از آنها اجتناب میکردم؟
- ورود و خروج: آیا فرصت های بهتری برای کم کردن یا اضافه کردن بخش هایی به معامله وجود داشت؟ آیا بر اساس خطمشی ترسیمی خود، ورود و خروج را انجام دادهام؟
- آیا ضروریات معامله را رعایت کردم؟
- آیا از حد زیان استفاده کردم؟
- آیا از قوانین خود، تخطی کردهام؟ دلیل آن چه بوده است؟
- آیا در شرایط ذهنی مناسبی برای معامله کردن قرار دارم؟
برنامه یا ست آپ معاملاتی
اهداف معامله
محیط بازار
به همین دلیل ممکن است شاهد نوساناتی در معاملات خود باشیم که سر منشأ آن به کل بازار برمیگردد و عملاً ارتباطی با استراتژیهای اتخاذشده ندارد.
زمان ورود و خروج به معامله
جمع بندی
توجه: مطالب این نوشته جنبه آموزشی دارد و توصیه سرمایه گذاری نیست و به هیچ وجه نباید مبنای تصمیم گیری برای معاملات شما قرار گیرد و آکادمی روشنی هیچ مسولیتی در قبال استفاده نادرست از این مطالب ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید